پروژه‌های مطرح در صنایع نفت و انرژی بسیار متنوع و گسترده هستند و به این خاطر شرکت های بزرگ اهمیتی ویژه به  این پروژه‌ها قائل می باشند.
یکی‌ از ابزارهایی‌ که‌ در سرعت‌ بخشیدن‌ به‌ برنامه‌ها و طرح‌ها و نیز کاهش‌ هزینه‌ و زمان‌ آنها تأثیرگذار است، اجرای‌ برنامه‌ها در چارچوب‌ “پروژه”‌ است. بدیهی‌ است‌ در این‌ میان‌ آنچه‌ پروژه‌ را معنا و حیات‌ می‌بخشد، مدیریت‌ حاکم‌ بر پروژه‌ است. مدیران‌ پروژه‌ها درواقع‌ بخشی‌ از حافظان‌ و عاملان‌ ثروت‌ ملی‌ هستند و این‌ مسئولیت‌ از طرف‌ صاحبان‌ ثروت‌های‌ عمومی‌ و یا خصوصی‌ به‌ آنها واگذار شده‌ است.
● تعریف مدیریت پروژه
مدیریت پروژه، شامل به‌کارگیری چهار عامل اساسی دانش، مهارت‌ها، ابزار و تکنیک‌های لازم در ادارهٔ جریان اجرای فعالیت‌ها، به منظور رفع نیازهای پروژه است. مدیریت‌ پروژه‌ این‌ توانایی‌ را دارد که‌ به‌عنوان‌ مجموعه‌ای‌ از روش‌ها، رویه‌ها و سیستم‌ها، وظیفه‌ تحقق‌ رشد و توسعه‌ کشورهای‌ عصر فراصنعتی‌ را در جهان‌ در حال‌ تغییر و تحول‌ برعهده‌ گیرد. مدیریت‌ پروژه، یک‌ مقوله چندتخصصی‌ و تیمی‌ است‌ که‌ هر مدیر پروژه‌ای، هرچند باتجربه‌ و باتخصص‌ بالا نیز باشد، به‌‌تنهایی‌ قادر به‌ هدایت‌ موفق‌ پروژه‌ها نخواهد بود.
● اهمیت‌ دانش‌ در ‌مدیریت‌ ‌پروژه‌‌
‌حجم‌ کتاب‌ها، مجلات و مقاله‌های‌ مختلف‌ دانشگاهی‌ و غیردانشگاهی‌ نشان‌ می‌دهد که‌ افراد زیادی‌ در ‌زمینهٔ اعتلای دانش “مدیریت پروژه” در حال‌ فعالیت‌ هستند و همه روزه، تجربیات‌ بیشتری‌ از دیدگاه‌های‌ مختلف‌ به‌ این‌ دانش‌ افزوده‌ می‌شود. ‌شرکتهای‌ بسیاری‌ در زمینهٔ مشاوره‌ و آموزش‌ این‌ دانش‌، خدمات‌ ارایه‌ می‌دهند و حجم‌ و تنوع‌ دوره‌های‌ آموزشی‌ در این‌ زمینه، بسیار جالب‌ توجه‌ است. ‌شکل‌گیری‌ مؤسسهٔ بین‌المللی‌ مدیریت‌ پروژه‌ (PMI) در سال‌ ۱۹۶۹، پیش‌زمینه‌ای‌ برای‌ تعریف‌ و تبیین‌ استانداردها و گواهینامه‌های‌ حرفه‌ای‌ در مدیریت‌ پروژه‌ شد. ‌مؤسسهٔ بین‌المللی‌ مدیریت‌ پروژه‌ با تعریف‌ گواهینامهٔ‌ حرفه‌ای‌ مدیریت‌ پروژه‌ (PMP) اهمیت‌ بیشتری‌ برای‌ تخصص‌ در این‌ زمینه‌ قایل‌ شده‌ است. این‌ گواهینامه‌ تحت‌ شرایط‌ خاصی‌ که‌ برای‌ متقاضی‌ تعریف‌ شده‌ است، پس از یک‌ آزمون اعطا می‌شود. داشتن‌ گواهینامهٔ مدیریت پروژه، امروزه‌ برای‌ متخصصان‌ فعال‌ در این‌ زمینه‌ بسیار مهم‌ است.
● خصوصیات مشترک پروژه ها
با وجود تنوع و تفاوت در اندازه، موضوع و طبیعت پروژه‌ها، مشخصات و ویژگی‌های عمومی و مشترکی نیز بین آنها وجود دارد. شناخت و آگاهی از این ویژگی‌ها می‌تواند در ایجاد بهبود و توسعهٔ مقولهٔ مدیریت و رویکردهای خاص آن در حوزه‌های مختلف سودمند و ثمربخش باشد. مهمترین این ویژگی‌های مشترک عبارتند از:

۱) هر پروژه‌، مجموعهٔ اقدامات و عملیات پیچیده و منحصر به‌فردی را شامل می‌شود
این منحصربه‌فرد بودن در پروژه‌های مخازن نفتی دوچندان است. هر مخزن نفتی خصوصیات خاص خودش را دارد و به‌ندرت می‌توان اطلاعات مخازن دیگر را در پروژهٔ توسعهٔ مخزن دیگر به کار برد. این مسئله کاربرد روش‌های تحلیلی در مدیریت مخازن را با مشکل مواجه می‌سازد و به‌ ناچار رویکرد آمار و احتمالات (Stochastic) به کار می‌روند.
نکتهٔ دیگری که در این خصوص ذکر شده است، پیچیدگی است. یکی از مشکلات بسیار اساسی در طرح‌ریزی پروژه‌ها و برنامه‌ریزی آنها، دشواری شناخت روابط میان فعالیت‌ها است که به نوبهٔ خود مستلزم کار کارشناسی دقیق و پیچیده است. تغییر روابط میان فعالیت‌ها با تحول شرایط اجرایی، بر دشواری این شناخت می‌افزاید.
۲) هر پروژه‌ یک دورهٔ عمر دارد
پروژه‌ها از مبدأ معینی شروع و در نقطه‌ای خاتمه می‌یابند. بنابراین هر پروژه یک دورهٔ زندگی مشخصی دارد. دورهٔ زندگی یک پروژه از مراحل و فازهای قابل تشخیص و قابل تعریفی تشکیل شده است. در هر یک از مراحل مختلف اجرای یک پروژه، با توجه به موضوع، نوع، طبیعت و اندازهٔ آن، فعالیتهای مختلفی انجام می‌شوند.
در این زمینه می‌توان پروژهٔ توسعه یک میدان نفتی را به طور نمونه مورد بررسی قرار داد. به‌طور کلی عمر یک میدان هیدورکربنی و مراحل توسعه آن را می‌توان در چهار فاز جستجو کرد:
۱) فاز اکتشاف
۲) فاز ارزیابی
۳) فاز تولید
۴) فاز ازکارافتادگی
شناخت دقیق فازهای مختلف و فعالیت‌های مرتبط بین این فازها، اساس برنامه‌ریزی و مدیریت پروژهٔ توسعهٔ مخزن است. هر کدام از اجراکنندگان این مراحل، کار خود را یک پروژه می‌دانند و باید به مدیریت آن بپردازند. نگاه جامع و سیستماتیک (integrated view) تمام این مراحل را به‌صورت همزمان مورد بررسی و ارزیابی قرار می‌دهد. اساس مدیریت مخزن، کنترل نظام‌یافتهٔ متغیرهای زمان، هزینه، کمیت و کیفیت در تمامی فازهای توسعهٔ میدان و دست یافتن به ترکیبی بهینه (optimum) از مؤلفه‌های ذکرشده است. مدیر مخزن به یاری کارشناسان برجسته‌ای که در قالب یک سیستم، به کار روی یک مخزن می‌پردازند، باید به کشف روابط مختلف موجود بین فعالیت‌های مختلف این فازها بپردازد و با لحاظ‌ کردن تمام محدودیتها و ملزومات (فنی، اقتصادی، انسانی، سیاسی و …)، برنامه‌ای جامع تنظیم نماید.
۳) هویت و ویژگی‌های پروژه در هر مرحله از دورهٔ زندگی آن تغییر می‌کند
۴) هزینهٔ جبران تأخیر پروژه یا هزینه تسریع مدت اجرای آن، با گذر از هر مرحله و ورود به مرحله بعدی، با شتاب بیشتری نسبت به مراحل قبلی افزایش می‌یابد
۵) میزان ریسک هزینه و زمان با پشت سرگذاشتن فازهای مختلف توسعه کاهش می‌یابد.

● ‌اهمیت دانش پروژه برای ایران
اگر نگاهی‌ به‌ وضعیت‌ پروژه‌ در کشورمان‌ بیندازیم،‌ خواهیم‌ دید که‌ سالانه‌ پروژه‌های‌ بسیاری‌ در کشور تعریف‌ می‌شود و مبالغ‌ زیادی‌ به‌ آن‌ اختصاص‌ می‌یابد. کشور ما در مقایسه‌ با کشورهای‌ حوزهٔ خلیج‌ فارس‌ که‌ ماهیت‌ پروژه‌هایشان‌ شبیه ما است، دارای‌ متخصصان‌ کمتری‌ است. این‌ کشورها با داشتن متخصصان بیشتر، از این‌ دانش‌ استفاده‌های‌ زیادی‌ می‌کنند. براساس‌ آمار سال‌ ۱۳۷۹، کشور ما سالانه‌ ۸۶ میلیارد تومان‌ از ناحیه‌ طولانی‌شدن‌ پروژه‌های‌ عمرانی‌ زیان‌ می‌بیند. در سال‌ ۷۸ فقط‌ ۵۹ درصد اهداف‌ پروژه‌های‌ وزارت‌ نیرو، ۵۴ درصد اهداف‌ پروژه‌های‌ وزارت‌ نفت، ۳۸ درصد اهداف‌ پروژه‌های‌ سازمان‌ تربیت‌ بدنی‌ و ۳۱ درصد اهداف‌ پروژه‌های‌ وزارت‌ صنایع‌ و معادن‌ محقق‌ شده‌ است. این‌ عدم‌ تحقق‌ اهداف، زیان‌های‌ اقتصادی‌-اجتماعی‌ بسیار زیادی‌ را به‌ دولت‌ تحمیل‌ می‌کند. اگر به‌ این‌ ضرر و زیان‌ها، هزینه‌های‌ فرصت‌ را نیز اضافه‌ کنیم، اعداد خیلی‌ بیشتر از این‌ها می‌شوند. اگر این‌ موارد به‌طور دقیق‌ ریشه‌یابی‌ شوند یکی‌ از عوامل‌ وجود چنین‌ وضعیتی، بی‌توجهی‌ به‌ دانش‌ مدیریت‌ پروژه‌ و عدم‌ استفاده‌ از ابزارهای‌ این‌ دانش‌ در پروژه‌های‌ کشور است.
● نتیجه گیری
راه‌اندازی و نهادینه‌سازی سیستم‌های مدیریت پروژه موجب شفاف‌سازی فضای کار خواهد شد و مدیران را وادار به پاسخگویی خواهد کرد. نکته اساسی در این راستا فرهنگ‌سازی است. خوشبختانه ایجاد و راه‌اندازی شرکت‌ها و مؤسسات خصوصی در این حوزه رشد قابل توجهی داشته است، اما به این حد نباید اکتفا نکرد. مدیریت پروژه به‌عنوان یکی از نیازهای اساسی متخصصان، باید در فهرست دروس آموزشی رشته‌های فنی و مهندسی قرار گیرد. باید توجه‌ داشت‌ که‌ مدیریت‌ پروژه‌ آمیخته‌ای‌ از مسایل‌ تکنولوژیکی، مدیریتی، فرهنگی‌ و دانش‌ فنی‌ است‌ که‌ به‌ تناسب‌، باید دیدگاه ما نسبت‌ به‌ آن، دیدگاهی جامع‌نگر باشد.
صرف‌ کسب‌ دانش‌ مدیریت‌ پروژه، کافی‌ نیست. باید روی‌ بسترسازی‌ فرهنگی، تکنولوژیکی‌ و اجرایی‌ پروژه‌ها کار کرد. فراگیری‌ این‌ دانش‌ بدون‌ فراهم‌ کردن‌ بسترهای‌ اجرایی‌ لازم، قطعاً‌ نتایج‌ مطلوبی‌ در بر نخواهد داشت. به عنوان مثال در حوزهٔ بالادستی نباید مدیریت پروژه را در محدوده ساخت، نصب و راه‌اندازی محدود کرد، بلکه کلیهٔ مراحل اکتشاف، مطالعه و ارزیابی مخزن باید مشمول قواعد مدیریت پروژه قرار گیرند و کنترل و نظارت شوند.
مآخذ:
۱- نادری پور، محمود، برنامه‌ریزی و کنترل پروژه، انتشارات سازمان برنامه و بودجه، سال نشر ۱۳۸۲، تهران
۲- رضایی ،محمد رضا، زمین شناسی نفت، انتشارات علوی، سال نشر ۱۳۸۲، تهران
۳- ضرورت تغییر نگاه به مدیریت پروژه، مجله تدبیر، ش۱۲۸
4- شبکه تحلیل گران تکنولوژی ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.