راه اندازی یک کسب و کار از صفر، کار سادهای نیست! این مسیر نه تنها نیازمند سال ها برنامه ریزی و تحقیق است، بلکه پشتکار فوق العاده و انگیزه ای بی نظیر برای رسیدن به موفقیت را نیز میطلبد. در دهه گذشته، شاهد جهشی در نوآوری و کارآفرینی بودهایم که منجر به افزایش چشمگیر تعداد استارتاپهای تاسیس شده در هر سال شده است. در حالی که بسیاری از این استارتاپ ها در نهایت کنار گذاشته می شوند، تعداد معدودی از آنها حتی از بزرگترین انتظارات بنیانگذاران خود فراتر رفته اند و به برخی از شناختهشدهترین، موفقترین و بهترین استارتاپ های جهان تبدیل شدهاند. در ادامه این مقاله از انرژیک، قصد داریم لیست بهترین استارتاپ های خارجی در دهه گذشته را با هم بررسی کنیم.
رمز موفقیت یک استارتاپ چیست؟
فرمول موفقیت یک استارتاپ مجموعهای پیچیده از عوامل مختلف است. اگرچه هیچ راهحل تضمینی وجود ندارد، اما استارتاپ های موفق در دنیا مشکل واقعی را حل میکنند یا محصول یا خدماتی ارزشمند ارائه میدهند که با بازار هدف آنها همخوانی داشته باشد. آنها با درک نیازهای مشتریان و داشتن یک ارزشآفرینِ شفاف در حوزه فعالیت خود، به این مهم دست مییابند.
متمایز شدن از رقبا نیز کلیدی است. برخی از موفقترین استارتاپهای تاریخ در مقایسه با رقبا، ویژگی منحصربهفردی ارائه میدهند، خواه این ویژگی یک قابلیت جدید، رویکردی کارآمدتر یا تجربهای برتر برای مشتری باشد.
با این حال، تبدیل شدن به یک استارتاپ موفق به چیزی فراتر از یک محصول یا خدمت عالی نیاز دارد. حتی درخشانترین ایدهها نیز باید به طور مؤثری به واقعیت تبدیل شوند. استارتاپها باید در عملیات خود بهینهساز باشند، منابع را به خوبی مدیریت کنند و مسیر شفافی برای سودآوری داشته باشند، زیرا این عوامل در کنار توانایی چرخش در استراتژی بر اساس نیاز، برای موفقیت بلندمدت حیاتی هستند.
ساختن تیمی با مهارتها، تجربه و اشتیاق لازم برای اجرای چشمانداز نیز ضروری است. رهبری این تیم باید بر عهده فردی باشد که بتواند الهامبخش، انگیزهدهنده و هدایتگر شرکت به سمت موفقیت باشد.
در نهایت، بازار و نیازهای مشتری دائماً در حال تغییر هستند. استارتاپهای موفق چابک و سازگار هستند، تمایل به یادگیری از شکستها دارند و محصول یا خدمات خود را دائماً بر اساس بازخورد بهبود میبخشند. مقاله «چگونه استارتاپ راه اندازی کنیم» می تواند دید بهتری در این زمینه به شما بدهد.
استارتاپ های موفق دنیا در دهه گذشته
در این بخش، به بررسی ۱۱ استارتاپ خارجی برتر دهه گذشته میپردازیم و دستاوردهای چشمگیر آنها در طول ۱۰ سال گذشته و تاثیر آنها بر فضای کسب و کار جهانی را به نمایش میگذاریم.
۱- Snowflake
اسنوفلک (Snowflake) که در سال ۲۰۱۲ توسط بنوآ داژویل، تیری کروان و مارچین ژوکووسکی تأسیس شد، از یک استارتاپ تکنولوژی کوچک به یکی از موفقترین شرکتهای انبارداری داده در جهان تبدیل شده است.
سفر اسنوفلک با درک این موضوع آغاز شد که راهحلهای سنتی انبارداری داده، برای همگام شدن با رشد تصاعدی دادهها و تقاضای فزاینده برای تجزیه و تحلیل لحظهای، با مشکل مواجه هستند. بنیانگذاران اسنوفلک با هدف ساخت یک پلتفرم دادهای که به راحتی مقیاسپذیر، کارآمد و بدون نقص در فضای ابری عمل کند، دست به کار شدند. آنها موفق به ایجاد یکی از محبوبترین پلتفرمهای انبارداری ابری در بازار شدند.
اسنوفلک که اکنون دفتر مرکزی آن در کالیفرنیا قرار دارد، در طول سالها به نوآوری و توسعه خود ادامه داده است. برخلاف راهحلهای سنتی انبارداری داده، معماری ابری-محور اسنوفلک به کسبوکارها این امکان را میدهد تا حجم عظیمی از دادهها را با انعطافپذیری و کارآمدی بینظیری ذخیره و مدیریت کنند. جداسازی فضای ذخیرهسازی و محاسبات به کاربران اجازه میدهد تا منابع را به طور مستقل مقیاسبندی کنند و بدین ترتیب، عملکرد بهینه و مقرونبهصرفگی بینظیری را در فضای ابری تضمین نمایند.
۲- DoorDash
داستان DoorDash با یک ایده ساده اما انقلابی آغاز شد، ایجاد یک پلتفرم یکپارچه برای اتصال مشتریان به رستورانهای محلی جهت سفارش و تحویل غذا. در دنیایی که به سرعت در حال پیشرفت است، تقاضا برای راهحلهای آسان سفارش غذا هرگز به این اندازه بالا نبوده است. پلتفرم کاربرپسند DoorDash با امکان سفارش از رستورانهای مورد علاقه تنها با چند ضربه روی گوشی هوشمند، به سرعت در ایالات متحده به محبوبیت رسید.
اما ارزش واقعی محصول DoorDash زمانی به طور کامل آشکار شد که همهگیری کرونا دنیا را فراگرفت. با محدود شدن خدمات داخلخوری در رستورانها، پلتفرم DoorDash به ابزاری ضروری برای رستورانداران جهت برقراری ارتباط با مشتریان و حفظ فعالیتهای تجاری آنها تبدیل شد. این افزایش ناگهانی تقاضا، رشد DoorDash را به طرز چشمگیری تسریع کرد و آن را به راهحلی پیشرو برای سفارش غذای بدون تماس در دوران همهگیری تبدیل نمود. این امر، DoorDash را به قلههای جدیدی از نظر درآمد و سهم بازار رساند. در دسامبر ۲۰۲۰، DoorDash با موفقیت سهام خود را به عموم عرضه کرد که این موضوع بر تسلطِ این شرکت در بازار سفارش آنلاین غذا صحه گذاشت. این عرضه اولیه سهام، نقطه عطفی قابل توجهی برای شرکت و نشاندهنده اعتماد سرمایهگذاران به پتانسیل بلندمدت آن بود.
۳- Zoom
داستان موفقیت زوم، روایتگر یک پیروزی استثنایی در عرصه کارآفرینی است که با نوآوری، تصمیمگیری استراتژیک و زمانبندی بینقص به دست آمده است. زوم که در سال ۲۰۱۱ توسط اریک یوان، مهندس سابق سیسکو وِبِکس (Cisco Webex)، تأسیس شد، به عنوان رقیبی برای اسکایپ با هدف ایجاد انقلابی در همکاریهای آنلاین کار خود را آغاز کرد. آقای یوان معتقد بود راهحلهای موجود برای ویدئو کنفرانس بیش از حد دست و پاگیر بوده و از سادگی لازم برای برقراری ارتباط بدون دردسر بین افراد برخوردار نیستند. او با تکیه بر تجربهاش در این صنعت، زوم را با تمرکز قوی بر سهولت استفاده، صدای شفاف و کیفیت بالای ویدیو طراحی کرد.
در سال ۲۰۱۳، زوم تصمیم استراتژیکی برای تمرکز بر بازار سازمانی گرفت و با ارائه مدل «فریمیوم» (رایگان با امکان ارتقا) برای جذب کاربران و معرفی پلنهای پریمیوم با قابلیتهای پیشرفته برای کسبوکارها، وارد این عرصه شد. این استراتژی به زوم اجازه داد تا به طور مؤثر در هر دو بازار فردی و سازمانی نفوذ کند و منجر به رشد چشمگیر در هر دو بخش شود. سپس، در سال ۲۰۲۰، زوم شاهد افزایش نجومیای شد که تا آن زمان سابقه نداشت. با شیوع همهگیری کووید-۱۹ و اجبار میلیونها نفر به دورکاری، آموزش و معاشرت از راه دور، تقاضا برای راهحلهای ویدئو کنفرانس به شدت افزایش یافت. زوم، با سهولت استفاده و عملکرد قابل اطمینان خود، به عنوان پلتفرم پیشرو برای برگزاری جلسات مجازی، وبینارها و رویدادهای آنلاین ظهور کرد. جهش ناگهانی در تعداد کاربران، که اغلب با عنوان «Zoom boom» از آن یاد میشود، محبوبیت این شرکت را به سطوح بیسابقهای رساند. تعداد شرکتکنندگان روزانه در جلسات زوم از حدود ۱۰ میلیون نفر در دسامبر ۲۰۱۹ به بیش از ۳۰۰ میلیون نفر در آوریل ۲۰۲۰ افزایش یافت که گواهی محکم بر انعطافپذیری و مقیاسپذیری بالای آن است.
۴- Beyond Meat
Beyond Meat که در سال ۲۰۰۹ توسط ایتان براون تأسیس شد، با هدف رفع نگرانیهای زیستمحیطی و سلامتی ناشی از تولید گوشت حیوانی سنتی، در عین حال ارائه جایگزینی لذیذ و مغذی برای مصرفکنندگان، پا به عرصه گذاشت. روزهای اولیه این شرکت با آزمایشهای دقیق و بهبود مستمر همراه بود. این شرکت با سرآشپزهای برجسته و متخصصان غذا همکاری کرد تا محصولات خود را به دقت تنظیم کرده و اطمینان حاصل کند که آنها تجربه حسی مشابه با گوشت سنتی را ارائه میدهند. نتیجه این تلاشها، مجموعهای از برگرهای گیاهی، سوسیسها و «گوشت» چرخکرده گیاهی بود که از نظر طعم و بافت به شدت شبیه به نمونههای حیوانی آنها بود.
یکی از دستاوردهای مهم Beyond Meat در سال ۲۰۱۳ رقم خورد، زمانی که با «Whole Foods Market» (یک زنجیره خواروبار فروشی بزرگ) برای عرضه «Beyond Burger» خود همکاری کرد. این محصول اولین جایگزین گوشت گیاهیای بود که در کنار محصولات گوشتی سنتی در بخش گوشت فروخته شد. این جایگاه استراتژیک به Beyond Meat کمک کرد تا به مصرفکنندگان اصلی برسد و هنجارهای سنتی فروشگاههای مواد غذایی را به چالش بکشد. امروزه، محصولات Beyond Meat را میتوان در فروشگاههای مواد غذایی، رستورانها و مراکز خدمات غذایی در سراسر جهان یافت، که نشاندهنده وسعت تأثیر آنها بر نحوه مصرف و درک غذا توسط مردم است.
۵- Robinhood
رابینهود که در سال ۲۰۱۳ توسط بایجو بهات و ولاد تنف تأسیس شد، با ارائه معاملات بدون کارمزد و دموکراتیزه کردن دسترسی به بازار سهام برای همه، انقلابی در صنعت مالی ایجاد کرد. در روزهای ابتدایی، رابینهود با شک و تردید کارگزاریهای سنتیای مواجه شد که بخش قابل توجهی از درآمد خود را از طریق کارمزدهای معاملات به دست میآوردند. با این حال، بنیانگذاران راسخ بودند و بر این باور بودند که معاملات بدون کارمزد میتواند نسل جدیدی از سرمایهگذاران را جذب کند.
یکی از محرکهای کلیدی موفقیت اولیه رابینهود، برنامه ارجاع (referral program) آن بود. با ارائه سهام رایگان به کاربرانی که دوستان خود را برای پیوستن به پلتفرم ترغیب میکردند، رابینهود با بازاریابی دهان به دهان، به سرعت تعداد کاربران خود را گسترش داد. این رشد ویروسی، نیروی محرکه شرکت را تقویت کرد و آن را به گزینهای محبوب برای سرمایهگذاران تازهکار تبدیل نمود.
با افزایش محبوبیت رابینهود، این شرکت به نوآوری ادامه داد. در سال ۲۰۱۵، رابینهود Gold، یک سرویس اشتراک پریمیوم را معرفی کرد که امکان دسترسی به ساعات معاملاتی طولانیتر و معاملات با اهرم (margin trading) را فراهم میساخت. این حرکت به رابینهود اجازه داد تا بر جریانهای درآمدی بیشتری دست یابد و نیازهای معاملهگران با تجربهتر را نیز برآورده سازد.
امروزه، رابینهود همچنان به تکامل و گسترش خود ادامه میدهد و گزینههایی مانند معاملات رمزارز، معاملات اختیار معامله و راهحلهای مدیریت نقدینگی را به پلتفرم خود اضافه میکند. تأثیر رابینهود بر صنعت مالی فراتر از صرفاً معاملات بدون کارمزد است؛ بلکه رابطه بین کارگزاریها و سرمایهگذاران خرد را بازتعریف کرده و دوران جدیدی از دموکراتیزه کردن امور مالی را آغاز نموده است. رابینهود با این اقدام، افراد را قادر میسازد تا کنترل بیشتری بر آینده مالی خود داشته باشند.
۶- Palantir
مسیر Palantir Technologies، که اغلب با عنوان مرموزترین شرکت فناوری شمال کالیفرنیا شناخته میشود، از یک استارتاپ کوچک به یک نیروگاه تحلیل داده، یک داستان موفقیت متعارف سیلیکون ولی نیست. این شرکت در سال ۲۰۰۳ توسط پیتر تیل و الکس کارپ تأسیس شد و روزهای اولیه Palantir با مجموعهای از جاهطلبیهای جسورانه رقم خورد. این شرکت با پلتفرم پیشرفته تحلیل دادهاش، Palantir Gotham، بر جذب بخشهای اطلاعاتی و دفاعی متمرکز شد. این ابزار به تحلیلگران این امکان را میداد تا دادههای گستردهای را از منابع مختلف متصل، تجزیه و تحلیل و تجسم کنند. گاتهام به سرعت مورد توجه قرار گرفت و به شرکتها بینشهای بیسابقه و درک جامعی از موقعیتهای پیچیده را ارائه داد.
اما پالینتیر به همین جا بسنده نکرد. در سال ۲۰۰۹، با معرفی Palantir Foundry، پلتفرمی چندمنظوره که برای پاسخگویی به نیازهای صنایع مختلف طراحی شده بود، گام جسورانهای به سوی بازار تجاری برداشت. به زودی، شرکتهای Fortune 500، مؤسسات مالی و سازمانهای دولتی در سراسر جهان برای نیازهای دادهای خود به Palantir روی آوردند و این امر جایگاه این شرکت را به عنوان یک ارائهدهنده معتبر و قابل اعتماد تحلیل داده تثبیت کرد.
امروزه، Palantir Technologies در میان موفقترین شرکتهای تحلیل داده در جهان قرار دارد. تلاش خستگیناپذیر آنها برای قابل دسترس و عملیاتی کردن داده، چشمانداز تحلیل داده را بازسازی کرده است و با ادامه حرکت به سمت آینده، مسیر آنها نمونهای الهامبخش از امکانات بیحد و مرز استارتاپهای فناوری به شمار میرود.
۷- Stripe
در سال ۲۰۱۲، بلومبرگ گزارش داد که استرايپ (Stripe) به تازگی موفق به جذب سرمایهگذاری ۱۸ میلیون دلاری از سکویا (Sequoia) با ارزشگذاری ۱۰۰ میلیون دلاری شده است. سپس در سال ۲۰۱۵، استرايپ خبر بزرگتری را اعلام کرد: مشارکت استراتژیک و سرمایهگذاری از ویزا (Visa) برای بهبود تجربهی آنلاین و موبایلی کاربران ویزا، در حالی که استرايپ از دسترسی جهانی غول پرداخت و مجموعهای از ابزارها و فناوریهای قدرتمند آن بهرهمند میشد.
اما این ماجرا از یک آغاز ساده شروع شد. استرايپ، فرزندِ ذهن خلاق دو برادر ایرلندی، پاتریک و جان کالیشن، در سال ۲۰۱۰ تأسیس شد و به سرعت مأموریت انقلابی کردن فضای پرداخت دیجیتال را آغاز کرد.
اما زرق و برق ظاهری، عاملی نبود که استرايپ را به قله برساند. تمرکز بیوقفه برادران کالیشن روی تجربه کاربری و امنیت، اطمینان را در دل کسب و کارها القا کرد، در حالی که تدابیر امنیتی قدرتمند آنها، دادههای حساس را به طور کامل ایمن نگاه میداشت. رابط کاربری آسان (API) و رویکرد دوستانه با توسعهدهندگان، این شرکت را در یک بازار فوقالعاده رقابتی متمایز کرد و کسب و کارها در هر اندازهای، از استارتاپهای کوچک تا شرکتهای Fortune 500 را به خود جذب کرد. با پیوستن غولهای فناوری مانند اپل، گوگل و آمازون به استرايپ، نفوذ آنها بیشتر هم شد. این نه تنها توانمندیهای آنها را تایید میکرد، بلکه آنها را به پیشگامان این صنعت سوق میداد.
امروزه، تلاش خستگیناپذیر استرايپ در راستای پیشرفتهای تکنولوژیکی، آن را به غول فضای پرداخت آنلاین تبدیل کرده است، مبالغ هنگفتی از تراکنشها را پردازش میکند و به عنوان ستون فقرات کسب و کارهای بیشماری در سراسر جهان عمل مینماید. سفر این شرکت، از یک استارتاپ نوپا به رهبر صنعت، گواهی درخشان بر قدرت نوآوری، انطباقپذیری و تمرکز دقیق بر نیازهای مشتری است.
۸- SpaceX
در سال ۲۰۰۱، ایلان ماسک که حالا چهرهای شناختهشده است، با علاقه به استعمار مریخ، صندلی در هیئت مدیره «انجمن مریخ» (Mars Society)، یک سازمان غیرانتفاعی طرفدار اکتشاف مریخ، خرید. او مأموریتی را برای راهاندازی یک گلخانه بین سیارهای پیشنهاد داد. ماسک با فروش شرکتهایش، پیپل (PayPal) و زیپ۲ (Zip2) به مبلغی کمتر از ۲ میلیارد دلار، شرکت حمل و نقل فضایی خود یعنی «SpaceX» را تأسیس کرد. هدف نهایی شرکت، رسیدن به مریخ بود. اما قبل از آن، برای تأمین مالی مأموریت خود، ابتدا نیاز به شروع از صفر و ایجاد پایه مشتری داشت.
لحظه تحولآفرین این شرکت در سال ۲۰۱۲ رقم خورد، زمانی که با موفقیت موشک «فالکن ۹» را پرتاب کرد که فضاپیمای «دراگون» را به ایستگاه فضایی بینالمللی رساند. این دستاورد، جایگاه SpaceX را به عنوان یک رقیب جدی در صنعت فضایی تجاری تثبیت کرد و منجر به قراردادهای متعدد با ناسا و دیگر سازمانها برای مأموریتهای تأمین مجدد و پرتاب ماهواره شد. امروزه، عزم راسخ ماسک به آنها امکان دستیابی به موفقیتهای پیشگامانه را داده است. در سال ۲۰۲۰، این شرکت با پرتاب فضانوردان به ایستگاه فضایی بینالمللی با فضاپیمای «کرو دِرَگن» (Crew Dragon)، به یک نقطه عطف دیگر دست یافت. این اولین باری بود که یک فضاپیمای توسعهیافته توسط بخش خصوصی، فضانوردان را به مدار زمین حمل میکرد.
امروزه، SpaceX به عنوان نمونهای درخشان از چگونگی بازتعریف یک کل صنعت توسط یک استارتاپ با چشماندازی جسورانه و تعقیب خستگیناپذیر نوآوری، خودنمایی میکند. در حالی که به نظر میرسد تمرکز ماسک کمتر بر روی توییتر بازطراحیشده اخیر و تسلا باشد، پیشرفتهای پیشگامانهی SpaceX، این شرکت را به عنوان نیروی محرکهای در اکتشافات فضایی و الهامبخش نسلهای آینده برای رویاپردازی بزرگ و رسیدن به ستارهها، تثبیت کرده است.
۹- Uber
داستان رشد Uber از یک استارتاپ ساده به یک غول صنعت، روایتی جذاب از برهمزنندگی (Disruption)، نوآوری و متحول کردن نحوه جابهجایی مردم در شهرها است. این شرکت که در سال ۲۰۰۹ توسط تراویس کالانیک و گرت کمپ تأسیس شد، با هدف متحول کردن صنعت سنتی تاکسیرانی و ارائه خدمات درخواست آنلاین خودرو (Ride-hailing) راحتتر و کارآمدتر، پا به عرصه گذاشت. در روزهای ابتدایی، اوبر با مقاومت و چالشهای نظارتی از سوی اپراتورهای تاکسیهای سنتی و دولتهای شهری مواجه شد. با این حال، رویکرد نوآورانه این شرکت و استفاده از فناوری موبایل برای اتصال مسافران به رانندگان، به سرعت مورد استقبال قرار گرفت. اپلیکیشن کاربرپسند و سیستم پرداخت بدون وجه نقد، کل فرآیند را روان کرد و استانداردی جدید برای حمل و نقل شهری رقم زد.
با گسترش فعالیت اوبر به بازارها و شهرهای جدید، توسعه تهاجمی این شرکت با معرفی گزینههای متنوعی از خدمات از جمله اوبر X، اوبرپول (UberPOOL) و اوبر ایتس (UberEATS) همراه شد. به این ترتیب، اوبر دامنه فعالیت خود را فراتر از تاکسی اینترنتی گسترش داد و به حوزه سفارش آنلاین غذا نیز وارد شد. سپس، در ماه مه ۲۰۱۹، عرضهی اولیه سهام اوبر (IPO) بهعنوان نقطه عطفی قابل توجه در سفر این شرکت به عنوان رهبر صنعت، رقم خورد. این IPO جایگاه اوبر را به عنوان بازیگری کلیدی در حوزه حمل و نقل و لجستیک بیش از پیش تثبیت کرد. امروزه، تأثیر اوبر بر حمل و نقل شهری چشمگیر است و این شرکت نحوه جابهجایی و تعامل مردم با شهرها را بازتعریف کرده است.
۱۰- Airbnb
Airbnb در سال ۲۰۰۷ با استقبال از سه مهمان در خانه سانفرانسیسکویی بنیانگذارانش یعنی برایان چسکی، جو گبیا و نیتن بلچزیک متولد شد. از آن زمان تاکنون، این پلتفرم به بیش از ۴ میلیون میزبان و پذیرایی از ۱.۴ میلیارد مهمان در تقریبا تمامی کشورهای دنیا گسترش یافته است. اما Airbnb مدتها پیش از آنکه غریبهها را متقاعد کند در خانههای یکدیگر بخوابند و به شرکتی با ارزش بازار ۹۳.۶ میلیارد دلاری تبدیل شود، تنها ایدهای برای کسب درآمد اضافی جهت پرداخت اجاره بها بود.
لحظه جهش Airbnb در جریان کنوانسیون ملی دموکراتهای آمریکا در سال ۲۰۰۸ رقم خورد. کمبود اتاقهای هتل در دنور، کلرادو، منجر به باز کردن خانههای اولین میزبانهای Airbnb به روی شرکتکنندگان کنوانسیون شد. این رویداد، قابلیت عملی شدن این مفهوم را اثبات کرد و جرقه رشد این پلتفرم را زد.
امروزه، Airbnb با ارزشی تقریبا ۱۰۰ میلیارد دلاری، صنعت گردشگری جهانی را متحول کرده است. این پلتفرم با میلیونها آگهی در سراسر دنیا، همچنان به اتصال میزبانان و مهمانان ادامه میدهد، تبادل فرهنگی را تقویت میکند و نحوه تجربهی سفر و اقامت را برای مردم دگرگون میسازد.
۱۱- Instagram
اینستاگرام به عنوان یکی از محبوبترین و پرکاربردترین اپلیکیشنهای شبکههای اجتماعی در سراسر جهان و حتی ایران، رسانههای بصری را در صدر توجه قرار داده است. اینستاگرام که اکنون متعلق به Meta (فیسبوک و شرکتهای تابعه) است، هر ماه شاهد افزوده شدن ویژگیهای جدیدتری هستیم که با الهام گرفتن از برنامههای دیگر، اینستاگرام را به پلتفرمی جامعتر تبدیل میکند.
اینستاگرام از مجموعههای مد قابل خرید (shopping lookbooks) تا به اشتراک گذاری ویدیوهای کوتاه شبیه تیکتاک (reels) و استوریهای ناپدیدشونده مانند اسنپچت، بهنوعی مجموعهای از نوآوریهای مختلفی است که باعث شهرت شبکههای اجتماعی شده است. همچنین، این پلتفرم مسیر شغلی کاملا جدیدی به عنوان اینفلوئنسر را برای بسیاری از افراد ایجاد کرده است. بهطور کلی، اینستاگرام یک کسبوکار بزرگ و تاثیرگذار به شمار میرود.
۱۲- Slack
فرقی نمیکند که عاشقش باشید یا از آن متنفر، Slack بدون شک نحوهی ارتباطات ما در محیط کار را دگرگون کرده است. این پلتفرم با آوردن فضایی غیررسمیتر به پروژهها، جلسات و لیستهای کارهای انجامنشده، خاطرات ناخوشایندی از صدای اعلانهایش برای بسیاری از ما رقم زده است. از ایجاد کانالهای مختلف برای موضوعات گوناگون تا ایجاد زیرمجموعههایی برای بخشهای مختلف و همچنین امکان پیامرسانی خصوصی، Slack تنوع گستردهای را به شما ارائه میدهد.
یکی از عوامل کلیدی موفقیت Slack، استفاده از فضای کار اشتراکی در مراحل اولیه رشد خود بود. هنگامی که Slack برای اولین بار تأسیس شد، تیم کوچکی بود که در یک آپارتمان کوچک کار میکرد. با رشد سریع شرکت، آنها به فضای بزرگتر و انعطافپذیرتری نیاز داشتند.
در سال ۲۰۱۴، Slack به یک فضای کار اشتراکی در سانفرانسیسکو نقل مکان کرد. این فضا به آنها امکان میداد تا به سرعت تیم خود را گسترش دهند و به منابع و امکاناتی مانند اتاقهای کنفرانس، آشپزخانه و فضای استراحت دسترسی داشته باشند.